مجموعه داستان بینامونشان، داستان افرادی است که بدون اینکه جویای نام و آوازه باشند راهی جبهههای جنگ شده و بهدست دشمن بعثی گرفتار میشوند، و در اردوگاههای مختلف رژیم عراق، اردوگاههای مفقودین و … بهسر میبرند.
میخواندم و صدای قلبم را میشنیدم که تندتر توی سینه میکوبید. رنگینکمانی جلوی چشمم نقش میبست و من سوار بر آن به دوردستها میرفتم تا جاییکه لحظههای انتظار چون بادام تلخی در دهانم میچرخید تا خرد و شیرین میشد. نامههایی که مرا به اسم کوچک صدا میزد و انگار خیلی نزدیک بود … .
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.